ایثار و جانبازی، راز و رمز تعالی حضرت عباس (ع)
با توجه به روایاتی كه در شان حضرت عباس (ع) از ائمه علیهم السلام رسیده و در آن به ایثار و فداكاری در راه امام خویش تصریح شده است، به روشنی، فضیلت و مقام آن بزرگوار آشكار میشود. حضرت عباس (ع) فرزند كسی است كه آیه ( و من الناس یشری نفسه ابتغاء مرضات الله, بقره-207) در شانس نازل شد و از سلاله دودمانی است كه اسوه ایثار و از خودگذشتگی بودند و سوره هل اتی، در شان ایثار ایشان نازل شده است.
فداكاری، ایثار و جانبازی در اسلام و مكتب اهل بیت علیهم السلام از جایگاه ویژهای برخوردار است؛ به طوری كه امیرمومنان در جایی ایثار را برترین فضیلت اخلاقی میداند.
در جایی دیگر، علی (ع) ایثار را بالاترین عبادت معرفی مینماید و در روایتی دیگر غایت و هدف تمام مكارم اخلاقی را ایثار و از خودگذشتگی میداند.
علی (ع) در قسمتی از نامه خود به حارث همدانی میفرماید: بدان كه برترین مومنان كسی است كه در گذشتن از جان و خانواده و مال خویش از دیگر مومنان برتر باشد.
حال در اینجا این سوال مطرح میشود كه، مگر سایر شهیدان از جان خود نگذشتند، پس چه چیزی حضرت عباس را از سایر شهیدان متمایز میسازد؟
جواب این است كه معرفت حضرت عباس (ع) از همه شهیدان والاتر و اطاعتش از امام خویش، كاملتر بود. براساس دیدگاه اسلام و مكتب اهل بیت (ع) آنچه اعمال نیك را از یكدیگر متمایز میسازد و ارزش اعمال را متفاوت میكند، همان معرفت و بینش و نیت شخص است و كلام پیامبر اسلام (ص) كه فرمود:
(ضربه علی یوم الخندق افضل من عباده الثقلین) شاید ناظر به این معنا باشد.
در ضمن روایاتی كه در مورد ثواب و عقاب عمل به صورتهای گوناگون و متفاوت نقل شده، به این دلیل است كه ثواب یا عذاب یك عمل معین، با توجه به معرفت و نیت عامل آن متفاوت میشود. به عنوان مثال، ثواب زیارت امام رضا (ع) در روایتهای معتبر به صور متفاوت نقل شده است و در بعضی روایات تصریح شده كه این تفاوت ثواب، به دلیل تفاوت در معرفت اشخاص است.
آری حضرت عباس (ع) با كمال معرفت در راه دین و امام خویش جانبازی نمود و مراحل كمال و تعالی را طی كرد.
القاب تابناك حضرت ابوالفضل العباس (ع)
1. قمر بنىهاشم
بهره مندى بسیار عباس از جمال و جلال و سیماى سپید و زیبا و سیرت سبز و نورانى، زمینه ساز این لقب است.
2. باب الحوائج
كریمى از دودمان كریمان كه چون حاجتمندى سوى او روى كند، خواستههایش را برآورده مىسازد.
3. طیار
بیانگر مقام و عظمت حضرت عباس(ع) در فضاى عالم قدس و بهشت جاودان است.
4. الشهید
شهادت، كه نشان نمایان ابوالفضل(ع) است و در چهره حیات او درخشندگى بسیار دارد، زمینه ساز این لقب است.
5.سقا
دلاورى عباس در صحنههاى حیرت آور آبرسانى به تشنگان، سبب این لقب شد.
6. عبد صالح
لقبى كه حضرت صادق(ع) در زیارت عموى گرانقدرش بدان اشاره دارد:
السلام علیك ایها العبد الصالح.? سلام بر تو، اى بنده صالح خدا.
7. سپه سالار
صاحب لواء یا سپه سالار لقب بزرگترین شخصیت نظامى است و عباس در روز عاشورا این لقب را از آن خود ساخت.
8. پرچمدار و علمدار
یادآور دلاوى و حفظ لشكر در برابر دشمن است. علمدارى عباس(ع) این لقب را برایش به ارمغان آورد.
9. ابوقربه (صاحب مشك)، عمید (یاور دین خدا)، سفیر (نماینده حجت خدا)، صابر (شكیبا)، محتسب (به حساب خدا گذارنده تلاشها)، مواسى (جانباز و مدافع حق)، مستعجل (تلاشگرى مهربان در برآوردن حاجات دیگران) و... از دیگر لقبهاى ابوالفضل است.
عباس بن على(ع)فرزند امیر المؤمنین،برادر سید الشهدا،فرمانده و پرچمدار سپاه امام حسین(ع)در روز عاشورا.عباس در لغت،به معناى شیر بیشه،شیرى كه شیران از او بگریزند است.مادرش(فاطمه كلابیه)بود كه بعدها با كنیه(ام البنین)شهرت یافت.على(ع)پس ازشهادت فاطمه زهرا با ام البنین ازدواج كرد.عباس،ثمره این ازدواج بود.ولادتش را درشعبان سال 26 هجرى در مدینه نوشتهاند و بزرگترین فرزند ام البنین بود و این چهارفرزند رشید،همه در كربلا در ركاب امام حسین(ع)به شهادت رسیدند.وقتى امیر المؤمنین شهید شد،عباس چهارده ساله بود و در كربلا 34 سال داشت.كنیهاش (ابو الفضل)و(ابو فاضل)بود و از معروفترین لقبهایش،قمر بنىهاشم،سقاء،صاحب لواء الحسین،علمدار،ابو القربه،عبد صالح،باب الحوایج و...است.
عباس با لبابه،دختر عبید الله بن عباس(پسر عموى پدرش)ازدواج كرد و از این ازدواج،دو پسر به نامهاى عبید الله و فضل یافت.بعضى دو پسر دیگر براى او به نامهاى محمد و قاسم ذكر كردهاند.
آن حضرت،قامتى رشید،چهرهاى زیبا و شجاعتى كم نظیر داشت و به خاطر سیماى جذابش او را(قمر بنىهاشم)مىگفتند.در حادثه كربلا،سمت پرچمدارى سپاه حسین(ع)و سقایى خیمههاى اطفال و اهل بیت امام را داشت و در ركاب برادر،غیر از تهیه آب،نگهبانى خیمهها و امور مربوط به آسایش و امنیت خاندان حسین(ع)نیر بر عهده او بود و تا زنده بود،دودمان امامت،آسایش و امنیت داشتند
روز عاشورا،سه برادر دیگر عباس پیش از او به شهادت رسیدند.وقتى علمدار كربلا از امام حسین(ع)اذن میدان طلبید حضرت از او خواست كه براى كودكان تشنه و خیمههاى بىآب،آب تهیه كند.ابو الفضل(ع)به فرات رفت و مشك آب را پر كرد و در بازگشت به خیمهها با سپاه دشمن كه فرات را در محاصره داشتند درگیر شد و دستهایش قطع گردید و به شهادت رسید.البته پیش از آن نیز چندین نوبت.همركاب با سید الشهدا به میدان رفته و با سپاه یزید جنگیده بود .عباس،مظهر ایثار و وفادارى و گذشت بود.وقتى وارد فرات شد،با آنكه تشنه بود،اما بخاطر تشنگى برادرش حسین(ع)آب نخورد و خطاب به خویش چنین گفت:
یا نفس من بعد الحسین هونى
و بعده لا كنت ان تكونى
هذا الحسین وارد المنون
و تشربین بارد المعین
تالله ما هذا فعال دینى
و سوگند یاد كرد كه آب ننوشد. وقتى دست راستش قطع شد،این رجز را مىخواند:
و الله ان قطعتموا یمینى
انى احامى ابدا عن دینى
و عن امام صادق الیقین
نجل النبى الطاهر الأمین
و چون دست چپش قطع شد،چنین گفت:
یا نفس لا تخشى من الكفار
و ابشرى برحمة الجبار
مع النبى السید المختار
قد قطعوا ببغیهم یسارى
فاصلهم یا رب حر النار
شهادت عباس،براى امام حسین بسیار ناگوار و شكننده بود.جمله پر سوز امام،وقتى كه به بالین عباس رسید،این بود:(الآن انكسر ظهرى و قلت حیلتى و شمت بى عدوى). و پیكرش،كنار(نهر علقمه)ماند و سید الشهدا به سوى خیمه آمد و شهادت او را به اهل بیت خبر داد.هنگام دفن شهداى كربلا نیز،در همان محل دفن شد.از این رو امروز حرم ابا الفضل(ع)با حرم سید الشهدا فاصله دارد.
مقام والاى عباس بن على(ع)بسیار است.تعابیر بلندى كه در زیارتنامه اوست،گویاى آن است.این زیارت كه از قول حضرت صادق(ع)روایت شده،از جمله چنین دارد:
(السلام علیك ایها العبد الصالح المطیع لله و لرسوله و لأمیر المؤمنین و الحسن و الحسین...
اشهد الله انك مضیت على ما مضى به البدریون و المجاهدون فى سبیل الله المناصحون فى جهاد اعدائه المبالغون فى نصرة اولیائه الذابون عن أحبائه...)(6) كه تأیید و تأكیدى بر مقام عبودیت و صلاح و طاعت او و نیز تداوم خط مجاهدان بدر و مبارزان با دشمن و یاوران اولیاء خدا و مدافعان از دوستان خداست.امام سجاد(ع)نیز سیماى درخشان عباس بن على را اینگونه ترسیم فرموده است:(رحم الله عمى العباس فلقد آثر و ابلى و فدا اخاه بنفسه حتى قطعت یداه فابدله الله عز و جل بهما جناحین یطیر بهما مع الملائكة فى الجنة كما جعل جعفر بن ابى طالب.و ان للعباس عند الله تبارك و تعالى منزلة یغبطه بها جمیع الشهداء یوم القیامة)(7).كه در آن نیز مقام ایثار،گذشت،فداكارى،جانبازى،قطع شدن دستانش و یافتن بال پرواز در بهشت،همبال با جعفر طیار و فرشتگان مطرح است و اینكه:عمویم عباس،نزد خداى متعال،مقامى دارد كه روز قیامت،همه شهیدان به آن غبطه مىخورند و رشك مىبرند.
عباس یعنى تا شهادت یكه تازى عباس یعنى عشق،یعنى پاكبازى
عباس یعنى با شهیدان همنوازى عباس یعنى یك نیستان تكنوازى
عباس یعنى رنگ سرخ پرچم عشق یعنى مسیر سبز پر پیچ و خم عشق
جوشیدن بحر وفا،معناى عباس لب تشنه رفتن تا خدا،معناى عباس
در زیارت ناحیه مقدسه نیز از زبان حضرت مهدى(ع)به او اینگونه سلام داده شده است:(السلام على ابى الفضل العباس بن امیر المؤمنین،المواسى اخاه بنفسه،الآخذ لغده من امسه،الفادى له،الواقى الساعى الیه بمائه،المقطوعة یداه...)
كربلا كعبه عشق است و من اندر احرام شد در این قبله عشاق،دو تا تقصیرم
دست من خورد به آبى كه نصیب تو نشد چشم من داد از آن آب روان تصویرم
باید این دیده و این دست دهم قربانى تا كه تكمیل شود حج من و تقدیرم
خاندان حضرت عباس (ع):
در سال 26 هجری قمری، حضرت عباس (ع) پایه عرصه گیتی نهاد. مادر گرامیش فاطمه، دخت حزام بن خالد بن ربیعه بن عامر كلبی و كنیه اش (ام البنین) بود.
چند سال پس از شهادت حضرت فاطمه (س) بود، كه امیرالمومنین از برادرش عقیل، كه به اصل و نسب قبایل آگاه بود، درخواست كرد زنی را از دودمانی شجاع برای او خواستگاری كند و عقیل، فاطمه كلابیه (ام البنین) را برای آن حضرت خواستگاری كرد و ازدواج صورت گرفت.
امیرالمومنین (ع) از این بانوی گرامی، صاحب چهار پسر به نامهای عباس، عثمان، جعفر و عبدالله شد.
عباس (ع) ازبرادران دیگرش بزرگتر بود و هر چهار برادر به امام خویش، حسین (ع) وفادار بودند و در روز عاشورا در راه آن امام جان خود را نثار كردند.
ارادت قلبی ام البنین (س) به خاندان پیامبر (ص) آنقدر بود كه امام حسین (ع) را از فرزندان خود بیشتر دوست میداشت؛ بطوری كه وقتی به این بانوی گرامی خبر شهادت چهار فرزندش را دادند فرمود: مرا از حال حسین (ع) باخبر سازید و چون خبر شهادت امام حسین (ع) به او داده شد، فرمود رگهای قلبم گسسته شد، اولادم و هر چه زیر این آسمان كبود است، فدای امام حسین (ع).
دوران كودكی حضرت ابوالفضل العباس (ع):
در روزهاى كودكى عباس، پدر گرانقدرش چون آیینه معرفت، ایمان، دانایى و كمال در مقابل او قرار داشت و گفتار الهى و رفتار آسمانىاش بر وى تاثیر مىنهاد. او از دانش و بینش على(ع) بهره مىبرد. حضرت در باره تكامل و پویایى فرزندش فرمود: ان ولدى العباس زق العلم زقا; همانا فرزندم عباس در كودكى علم آموخت و به سان نوزاد كبوتر، كه از مادرش آب و غذا مىگیرد، از من معارف فرا گرفت.
در آغازین روزهایى كه الفاظ بر زبان وى جارى شد، امام(ع) به فرزندش فرمود: بگو یك. عباس گفت: یك حضرت ادامه داد: بگو دو عباس خوددارى كرد و گفت: شرم مىكنم با زبانى كه خدا را به یگانگى خوانده ام، دو بگویم.
پرورش در آغوش امامت و دامان عصمت، شالوده اى پاك و مبارك براى ایام نوجوانى و جوانى عباس فراهم كرد تا در آینده نخل بلند قامت استقامت و سنگربان حماسه و مردانگى باشد. گاه كه على(ع) با نگاه بصیرت آمیز خود آینده عباس را نظاره مىكرد، با لبختدى رضایت آمیز، سرشك غم از دیدگان جارى مىكرد و چون همسر مهربانش از علت گریه مىپرسید، مىفرمود: دستان عباس در راه یارى حسین(ع) قطع خواهد شد.
آنگاه از مقام و عظمت پور دلبندش نزد خداوند چنین خبر مىداد: پروردگار متعال دو بال به او خواهد داد تا به سان عمویش جعفر بن ابىطالب در بهشت پرواز كند. محبت پدرى گاه على(ع) را بر آن مىداشت تا پاره پیكرش را ببوسد، ببوید و با آداب و اخلاق اسلامى آشنا سازد. از اینرو لحظهاى عباس را از خود دور نمىساخت. فرزند پاكدل على(ع) در مدت 14 سال و چهل و هفت روز، كه با پدر زیست، همیشه در حرب و محراب و غربت و وطن در كنار او حضور داشت.
در ایام دشوار خلافت، لحظه اى از وى جدا نشد و آنگاه كه در سال37 هجرى قمرى جنگ صفین پیش آمد، با آن كه حدود دوازده سال داشت، حماسهاى جاوید آفرید.
مقام علمی حضرت عباس (ع):
حضرت عباس (ع) در خانهای زاده شد كه جایگاه دانش و حكمت بود. آن جناب از محضر امیرمومنان (ع) و امام حسن (ع) و امام حسین (ع) كسب فیض كردند و از مقام والای علمی برخوردار شدند.
لذا از خاندان عصمت (ع) در مورد حضرت عباس (ع) نقل شده است كه فرموده اند: زق العلم زقا، یعنی همان طور كه پرنده به جوجه خود مستقیماً غذا میدهد، اهل بیت (ع) نیز مستقیماً به آن حضرت علوم و اسرار را آموختند.
علامه محقق، شیخ عبدالله ممقانی، در كتاب نفیس تنقیح المقال، در مورد مقام علمی و معنوی ایشان گفته است: آن جناب از فرزندان فقیه و دانشمندان ائمه (ع) و شخصیتی عادل، مورد اعتماد، با تقوا و پاك بود.
جلوه گری حضرت ابوالفضل (ع) در واقعه عاشورا
در جنگ هاى قدیم , علم نشانه بقا کیان لشکر است و تا زمانى که پرچم لشکرى در اهتزاز است کیان لشکر باقى است و هنگامى که پرچم سرنگون شود, لشکر شکست خورده محسوب مى شود به همین جهت همیشه پرچم به دست شجاع ترین افراد که نسبت به مبنا و هدف جنگ عقیده اى راسخ دارند داده مى شود و به همین دلیل در اکثر غزوات حضرت رسول خدا(ص) چون بدر, احد, حنین و خیبر, پرچم اسلام دردست امیرالمؤمنین بود.روز عاشورا در حالى که تعدادى از برادران امام حسین (ص) و اصحاب بزرگوارش در صحنه نبردحضور داشتند و هر کدام خود از زمره شجاعان به شمار مى رفتند, امام پرچم لشکرش را به دست حضرت عباس (ع) داد, چرا که او از هر جهت شایسته ترین فرد براى این مقام بود
در شب عاشورا, حضرت امام حسین (ع) از اهل بیت و اصحاب بیعت خود را برداشت و از آنها خواست که در تاریکى شب پراکنده شوند نخستین کسى که اظهار وفادارى کرد حضرت عباس بود او در جواب حضرت امام حسین (ع) گفت: (لم نفعل ذلک لنبقی؟ لا أرانا الله ذلک أبداً) چرا چنین کنیم ؟براى این که بعد از تو زنده بمانیم ؟خدا آن روز را نیاورد و پس از اوبود که اصحاب هر کدام به بیانى اظهار وفادارى کردند
در ایامى که لشکر کوفه ناجوانمردانه آب را به روى امام و اصحاب و اهل بیتش بسته بود, حضرت عباس (ص)بارها دل به دریاى خطر زد و اهل و اصحاب آن حضرت را سیراب کرد و به همین جهت بود که آن حضرت را سقا لقب دادند
در روز عاشورا نیز هنگامى که اصحاب با وفاى امام حسین (ع) در دفاع از حریم دین به قلب لشکرکوفه مى تاختند, هرگاه کار بر یکى از آنها دشوار مى شد و در حلقه محاصره دشمن گرفتار مى آمد, این حضرت عباس(ع) بود که در نجات او تن به خطر مى داد و لشکر کوفه را پراکنده مى کرد
جناب ام البنین مادر حضرت ابوالفضل (ع) , از طایفه کلاب است و شمر بن ذى الجوشن نیز کلابى است , به همین جهت در عرف عرب او نیز دایى حضرت ابوالفضل(ع) به شمار مى آید روز نهم محرم , شمر خود را به اردوگاه حضرت امام حسین (ع) نزدیک کرده فریاد زد: خواهرزادگان من کجایند؟فرزندان ام البنین نخست از پاسخ دادن به او خوددارى کردند آنها صاحب این ندا را در خور پاسخ نمى دانستند, ولى امام حسین (ص) فرمود:جوابش را بدهید, او هر چند فاسق است , یکى از دایىهاى شماست.حضرت عباس (ع) پاسخ داد: چه مى خواهى ؟گفت: اى خواهرزادگان من! شما در امانید! طاعت یزید رابپذیرید و خود را با برادرتان حضرت حسین بن علی(ع) به کشتن ندهید.آن بزرگواران در جوابش گفتند خدا ترا و امانت را لعنت کند, تو ما را امان مى دهى , در حالى که زاده حضرت رسول خدا(ص ) در امان نیست
روز عاشورا هنگامی که حضرت عباس (ع) از اسب بر روی زمین افتاد، امام حسین (ع) فرمودند:الان انکسر ظهری و قلت حیاتی یعنی اکنون پشتم شکست و چاره ام کم شد.
آیت الله میرزا جواد تبریزی (ره): به ابوالفضل العباس(علیه السلام) توسل کنید که (باب الحوائج) است و این شخصیت باوفا و شهید، تمام هستى خود را در راه خدا فدا کرد و بهترین یار و یاور سالار شهیدان بود؛ به طورى که با شهادتش، مولا، ابا عبداللَّه الحسین(علیه السلام)فرمودند: (الآْن اِنْکَسَرَ ظَهْرِی )
ویژگیهای حضرت ابوالفضل عباس (ع)
روز عاشورا آنچنان شجاعتى از خود نشان دادند که زبانزد تاریخ گشتند. حضرت ابوالفضل در این روز که از حماسى ترین روزهاى تاریخ اسلام است، در برابر انبوه دشمنان آنقدر دلاورى نشان داد که شجاعان قوم را متزلزل و عامه سپاهیان را هراسان کرد و مرگ بر آنان سایه افکند تا آنجا که به حضرتش پیشنهاد فرماندهى کل سپاه را در صورت کناره گیرى از یارى برادرش دادند. لیکن عباس بر آن تمسخر زد و بر ایمان و عقیده اش و دفاع از آرمان مقدسش افزوده شد.
حضرت عباس (ع) پرستش گر راستین آفریدگار خویش بود و نشانههای عبادت در سیمای معصوم او آشکار بود. اثر سجدههای طولانی بر پیشانی اش نقش بسته بود تا آن جا که قاتل او میگوید: (وی نیکو چهره و رشید بود که در پیشانی اش اثر سجده میدرخشید).
یکى از ویژگیهاى ابوالفضل ( علیه السّلام ) شکیبایى و بردبارى در برابر حوادث تلخ و دشوار بود. مصایبى که در روز عاشورا بر سر حضرت آمد، کوهها را مى گداخت، لیکن ایشان همچنان استوار بودند و کمترین سخنى دالّ بر دردمندى بر زبان نیاوردند.
امام صادق (ع) در آغاز زیارت نامه حضرت عباس (ع)، او را با صفت ایمان و خداباوری خوانده و در پایان، بر ایمان محض و بصیرت والای ایشان گواهی داده است و میفرماید:
روضه خوانی حضرت عباس (ع) توسط مقام معظم رهبری در روز تاسوعا سال 79
(اَشْهَدُ اَنَّکَ لَمْ تَهِنْ و لَمْ تَنْکُلْ و اَنَّکَ مَضَیْتَ علی بصیره مِنْ اَمرِک؛ گواهی میدهم که تو لحظهای از خودسستی نشان ندادی و برنگشتی، بلکه مَشی تو بر ایمان و بصیرت در دین رقم خورده بود).حضرت عباس (ع)، معصوم نبود و به رهبری امام خویش نیاز واقعی داشت. البته ایمان وی سبب پیدایش عصمت عملی بدون تشریع از ناحیه خداوند شده بود و مانند پیشوایان معصوم خویش از گناه دوری میکرد. بهترین دلیل بر ایمان والای حضرت عباس (ع)، سخن امام صادق (ع) درباره ایشان است که در زیارت نامه حضرت آمده است که میفرماید:(خداوند لعنت کند مردمی را که مقام والای تو را نشناختند و حرمت این جایگاه بزرگ را شکستند)
در تاریخ، نمونههای گویایی از این ویژگی ایشان به چشم میخورد. وی هرگز بدون اجازه در محضر امام حسین (ع) نمی نشست و پس از اجازه گرفتن نیز بسیار فروتنانه - به صورت دو زانو - در گوشهای مینشست.آن بزرگوار در طول عمر خود هرگز برادرانش را به اسم یا کنیه، یا با خطاب (برادرم!) صدا نمی زد، بلکه با تعبیرهایی مؤدبانه مانند (فرزند پیامبر خداصلی الله علیه وآله!)، (مولای من!) و (سرور من!)، جایگاه بلند ایشان را پاس میداشت و مانند دیگر دوستداران، بدون در نظر گرفتن برادری خویش، آنان را مورد خطاب قرار میداد
حضرت عباس (ع) در عرصه دانایی و معرفت، شخصیت برجستهای است. او وجودی سرشار از درک پاک و عمیقی است که از منشأ علم الهی حضرت علی (ع) سرچشمه گرفته و جریان یافته است. در باره دانش او گفته شده است: (وَ قَدْ کانَ مِن فُقَهاءِ أَوْلادِ الائمّه؛ عباس (ع)، از جمله فرزندان دانشمند امامان علیهم السلام است).در روایتی، یکی از پیشوایان معصوم، علیهم السلام، شخصیت علمی و جایگاه معرفتی او را این گونه ترسیم میفرماید: (اِنَّ العَبَّاسَ بنِ عَلِیّ (ع) زُقَّ العِلمَ زَقّاً؛ به درستی که عباس بن علی (ع)، دانش را از سرچشمه نوشیده است.
ابوالفضل پیمانى را که با خداوند براى حفظ بیعت خود با برادرش ریحانه رسول خدا( صلّى اللّه علیه و آله ) و اولین مدافع حقوق مظلومان و محرومان بسته بود، بدان وفادار ماند. مردمان در طول تاریخ مانند این وفادارى در حق برادر را ندیده اند و قطعاً زیباتر از این وفادارى در کارنامه وفاى انسانى به ثبت نرسیده است ؛ وفاداریى که هر آزاده شریفى را به خود جذب مى کند. حضرت عباس (ع) در جواب امان نامهای که شمر برای او اورده بود فرمودند: (خدا تو و امان تو را لعنت کند! آیا به ما امان میدهی، در حالی که پسر رسول خدا(صلی الله علیه و آله) امان ندارد؟!)حضرت عباس (ع) بصیرت خود را در فرستادن 3 برادر خود که در کربلا بودند (عثمان و جعفر و عبد الله) به میدان جنگ و شهادت در راه امام حسین (ع) نشان داد. آیت الله میرزا جواد آقای تبریزی به خطبا مى فرمودند: (به ابوالفضل العباس(علیه السلام) توسل کنید که (باب الحوائج) است و این شخصیت باوفا و شهید، تمام هستى خود را در راه خدا فدا کرد و بهترین یار و یاور سالار شهیدان بود؛ به طورى که با شهادتش، مولا، ابا عبداللَّه الحسین(علیه السلام)فرمودند: (الآْن اِنْکَسَرَ ظَهْرِی )
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/4364