ساماندهی عوامل و منابع برای پاسخگوئی به نیازهای ساكنان شهر و مجموعهای از اجزاء زندهای كه در شهر حضور یافته و با یكدیگر تعامل و ارتباط دارند را مدیریت شهری نامیده اند. شهرداری مسئول مدیریت شهر است و بعنوان هسته مركزی مدیریت شهر، هدایت، نظارت راهبری و جلب مشاركت سایر مجموعهها میباشد. بدین ترتیب شهرداری میتواند در نظام مدیریت شهری تحقق بخش عمدهای از اهداف مربوطه را به عهده گیرد.
اولین وظایف شهرداری هنگام تصویب قانون بلدیه تهیه نان و نظافت معابر بود سپس گسترش یافت تا به امروز كه متولیان شهر میباشند و شهرداریها نیز از حالت ساده خارج شده تا بتوانند پاسخگوی مسائل جدید شهری باشند. در كشورهای توسعه یافته شهرداریها علاوه بر امور خدماتی و عمرانی در سطح شهر در تمام زمینهها بصورت مستقیم و غیرمستقیم به اداره شهر میپردازند و اعمال فعالیتهای مدیریتی و برنامه ریزی در حیطه وظایف آنان است و نظام اداری افغانستان فاقد رده مدیریت محلی(شهری) است طوری كه نهادهای رسمی در اداره امور شهرهای افغانستان كمترین هماهنگی را دارند.
از طرف دیگر در افغانستان ارتباط بین مدیریت شهری و شهروندان به خوبی نهادینه نشده است، و یا اصولاً مفهوم شهروندی به خوبی در اجتماع هم در میان مدیران شهری و هم در بین عدهای از مردم تفهیم نشده است. در حالی که شهروندی را میتوان مفهومی ذهنی در ارتباط با مسئولیت اجتماعی فرد، مفهومی ذاتاً ارتباطی در خصوص همكاری میان افراد برای ادارهی زندگی شان و در نهایت مفهومی حقوقی دانست كه در برگیرندهی وظایف وتعهدات اجتماعی افراد است. از این لحاظ، مفهوم شهروندی هم برای سیاستمداران و اندیشمندان اجتماعی و هم برنامه ریزان و مجریان طرحهای فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و...دارای اهمیت است زیرا همۀ آنها بر مسئولیتهایی تاكید دارند كه زمینهی بقای جوامع سیاسی و محیط طبیعی انسان را استحكام میبخشد. به طور كلی میتوان گفت مفهوم كلیدی مستتر در شهروندی، بُعد اجتماعی آن است. این بُعد، مجموعه حقوقی است كه بر اساس آن، فرد نمی توانداز تعهد نسبت به دیگران شانه خالی كند. به همین دلیل است كه دانشمندان تاكید میكنند كه شهروندی یعنی مشاركت در سطوح مختلف امور اجتماعی. مشاركت از نظر آنها فرایند سهیم شدن در تصمیم گیریها-چه در سطح فردی و چه در سطح اجتماعی-وسیلهای برای ایجاد دموكراسی در جوامع انسانی است. امروزه میزان و كیفیت مشاركت شهروندان در مدیریت شهری، به عنوان شاخصی مهم در توسعه یافته گی جوامعه شهری محسوب میشود. به همین خاطر است كه صاحب نظران معتقدند در كشورهای در حال توسعه، انبوه مشكلات شهری، به مدد مشاركت ساكنان شهر حل خواهد شد. کارشناسان معتقد اند كه ویژگی معرف شهروندی، وجود اخلاق مشاركت جویانه است. بنابراین شهروندی یك موقعیت كاملاً فعالانه است. در اجلاس سازمان ملل(1996) در زمینه اماكن مسكونی، ضرورت نگرشی جدید در عرصهی ادارهی امور شهرها مطرح گردید. در این اجلاس، دو طرح برای بهبود زندگی شهری ارائه شد كه عبارتند از: 1-افزایش كیفیت معیارهای عملكرد مدیریت شهری 2-تشویق مردم به مشاركت در امور مختلف شهر.
در افغانستان نیز بعد از به وجود آمدن نظام کنونی و طی نمودن مراحل مختلف مردم سالاری در کشور، مردم مایلند تا در مدیریت شهرشان مشارکت داشته باشند. مردم هرات با مشارکت اجتماعی شان، سسب تبدیلی شهردار شدند. در کابل نیز مردم بارها با انتقاد از عملکرد محمدیونس نواندیش، شهردار کابل معیارهای مدیریت شهری وی را اشتباه عنوان نموده و نمایندگان مردم در مجلس نیز شهردار کابل را به فساد و مدیریت ناسالم متهم نمودند. در مقابل روز یک شنبه عدهای از کارمندان ریاست تنظیف شهرداری کابل طی تظاهراتی، از نواندیش حمایت نمودند! که بر اساس گزارش بعضی خبرگزاریها، این کارمندان با رضایت خود در این تظاهرات شرکت نکرده بودند.
به هر صورت با توجه به اهمیت شهرداریها در اجتماع، لازم است تا رئیس جمهور کرزی به این مهم توجه جدی تری نمایند و خواستههای مردم را اهمیت دهند. زیرا مردم عملکرد شهرداریها را به کُل حکومت در ارتباط میدانند، چون جامعه شهری و شهرداریها در هر کشوری در نظام شهری، دو جزء لاینفک و تفکیک ناپذیر هستند و بسیاری از دغدغههای عملکردی در نظام شهری در حوزه شهرداریها و مناطق تحت امر شهرداری مرکز تبلور پیدا میکند.
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/1888