نویسنده: جواد سروری
با فرارسیدن سالروز پیروزی مجاهدین و شکست قشون کمونیستی در افغانستان چندی است که در چنین روزهای عده‌ای از تفاله‌های کمونیست با توهین به ارزشهای اسلامی به یاوه سرایی رو میآورند. در حالی که امروزه در دنیا مکتب کمونیسم رو به انقضاء رفته، اما متأسفانه عده‌ای هنوز هم داغ مکتب لنینیسم و کمونیسم را بر سینه زده و به ملت مجاهد افغانستان توهین میکنند.
این همه در حالی است که کمونیسم یک مذهب فکری الحادی میباشد که مبنای آن برالحاد بوده ماده را اساس تمام اشیاء میداند، و تاریخ را به مقابله در میان طبقات، و عوامل اقتصادی، تفسیر مینماید، این حزب توسط مارکس و انگلس در آلمان قدم به ظهور نهاده در انقلاب بلشویکی، که سال 1917م در روسیه، با نقشه‌ی یهود به راه افتاد، قوت گرفت، و توسط آتش و آهن توسعه یافت، مسلمانان از این حزب خیلی زیاد متضرر گردیدند، و به نوشتۀ عبداله عزام اقوامی هم بوده که توسط آن از صفحهء تاریخ محو گردیده است. ثمره کمونیسم در افغانستان نیز چیزی جز کشتار، به زندان کشیدن، شکنجه و آواره نمودن هموطنان ما، نبوده است.
دفاع عده‌ای از کمونیسم در کشور اسلامی افغانستان در حالی است که زیربنایی فکری ونظری این حزب توسط کارل مارکس یهودی آلمانی طی سالهای (1818-1883م) وضع گردیده است، وی نوه‌ی خاخام یهودی معروف به (مرد خای مارکس ) میباشد، کارل مارکس یک شخص خود خواه، دمدمی مزاج، و مادی بود.
در اندیشه سازی برای مذهب، فردریک انگلس طی سالهای (1820-1895م) که دوست صمیمی کارل مارکس بود، با وی در گسترش اندیشه اش با وی همکاری نموده و نفقه مارکس و فامیلش را نیز تا وقت مردنش به دوش گرفته بود.
سپس لنین که نام اصلی اش (ولادیمیر الیتش بولیانوف) بود، تبدیل به رهبر روند خونخوار بلشویکی در سال ( 1917م ) در روسیه، و ملقب به دیکتاتور خوفناک، سنگدل، مستبد الرأی، وکینه توز نسبت به مردم گردید. بعضی تحقیقات نشان میدهد که لنین در اصل یهودی بوده ونامش هم از نام‌های یهودی بود و بعداً به اسم روسی که به آن مشهور است خودرا مسمی کرد.
شاید خیلی از جوانان امروزی و حتی عده‌ای که به دفاع از کمونیسم میپردازند، از اعتقادات و افکار مکتب کمونیست چیزی ندانند که در اینجا برای آشنایی جوانان مسلمان تنها به تفکر کمونیسم نسبت به خداوند و دین اشاره میکنیم: كمونیست‌ها معتقدند مذهب محصول ترس و جهالت است. طبق نظریه كمونیستی، سرانجام ماده بر فكر و روح پیروز میشود. چنین فلسفه‌ای كاملاً بی‌ایمان و لامذهب است. كمونیست‌ها می‌گویند: خلق مخلوق قوه تخلیه است، مذهب محصول ترس و جهالت میباشد و مکان‌های عبادت مثل مساجد وسیله‌ای است كه رهبران دین برای كنترول توده مردم از آن استفاده می‌كنند. به علاوه كمونیسم مانند اومانیسم معتقد است كه انسان می‌تواند بدون كمك نیروی الهی جامعه جدیدی بنا كرده و رستگار شود. به طور خلاصه می‌توان گفت كه كمونیسم لامذهبی سردی است كه قبای ماتریالیستی به تن كرده و برای خداوند ارزشی قائل نیست.
كمونیست‌ها فقط به خاطر جلب توجه مردم ساده لوح وانمود می‌کردند كه هدف اصلی آنها برقراری عدالت اجتماعی بود. كمونیسم ظاهراً به برابری طبقات اجتماعی اعتقاد دارد. در این نظریه از برابری طبقات اجتماعی و برابری نژادها سخن رانده میشود ولی جهانیان به وسیله تجربه تلخ به خوبی می‌دانند كه كمونیسم طبقات اجتماعی جدیدی ایجاد كرده و بیدادگری را به اوج خود رسانده بود. به هر جا رسیدند کشتند، بردند و به زنجیر کشیدند. گورهای دسته جمعی هر گز از یادرفتنی نیست.
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/1865
دلایل قیام امام خمینی/ امام خمینی به مسئله‌ی وابستگی چگونه می‌نگریست؟
