در حالی که اکثر کودکان دنیا به دور از مشکلات روزمرۀ اجتماعی سرگرم بازیهای کودکانه میباشند، اما کودکان افغان به محض اینکه توانائی راه رفتن و تکلم کردن را پیدا نمودند با مشکلات عدیدهای اجتماعی روبرو میشوند، متوجه میشوند که جامعۀ افغانستان جائی نیست که نازهای کودکانهای آنان خریداریی داشته باشد! متوجه میشوند که زندگی در افغانستان نه کودک میشناسد و نه پیر، نه پسر میشناسد و نه دختر، در جامعۀ افغانستان برای زنده ماندن باید مبارزه نمود، نه برای آسایش و رفاه، بلکه برای پیدا نمودن لقمه نانی تلاش نمود. در جامعۀ افغانستان نباید دنبال آسایش بود، بلکه شادی آن موقع در چشمان کودکانۀ فرزند افغان طنین انداز خواهد شد که در هر وعده غذائی، یک لقمه نان غریبانهای در خانه پیدا شود. برای یک کودک افغان زمانی اوج خوشحالی خواهد بود که بَکس مکتب داشته باشد، کتابچه و قلمی داشته باشد تا در عین غریبی به دنبال آموختن برود.
این وضعیت کودکان افغان است؛ البته در اینجا شهزاده گان و فرزندان آن عده از پولداران جامعه که فرزنداشان با موترهای لوکس مودل بالا تا مکتب رسانیده میشوند، شامل حال این مقالۀ ما نمی شود، که حساب آنها همانطوری که در مکاتب از دیگران جداست، در این مقاله هم حساب آنها جداست!! زیرا آن عده از پدران پولداری که فرزندانشان را جلو چشمان کودکان غریب با موترهای لوکس تا جلو درب مکتب میرسانند، باید در دنیای ابدی جوابگوی دادگاه عدالت باشند. دادگاهی که زره زره به حسابها رسیدگی خواهد نمود. اما ما خواستیم تا در روز جهانی کودک وضح حال اکثریت کودکان این سرزمین را شرح داده باشیم. و حساب دیگران را واگذار میکنیم به همان دادگاه آخرت که به زودی برای تک تک انسانها فرا خواهد رسید.
به هر صورت در افغانستان وضعیت کودکان به هیچ عنوان قابل رضایت نیست. در حال حاضر کودکان زیادی هستند که از آنها در کارهای بسیار سخت و شاقه بهره گرفته میشود، شرایط برای تعلیم و تربیۀ کودکان مناسب نیست، آمار کودکانی که به دام مواد مخدر میافتند، روز به روز افزایش پیدا کرده است. دهها هزار کودک به دلیل جنگ و رفتن روی مین معیوب گشته اند. طبق آمارها حدود دوملیون کودک افغان در روی خیابان یا مزارع و یا مندوییها مشغول کار اند. و حدود 27 هزار کودک در خیابانها سرگردانند. و طبق یک آمار دیگر از یونیسف، تنها 65 هزار کودک در خیابانهای کابل و اطراف آن مصروف کار هستند. و در آمار یک سال قبل اعلام شده بود که حدود 100 هزار کودک به مواد مخدر آغشته شده اند. از طرف دیگر کودکان بیشترین قربانی جنگ در افغانستان نیز میباشند، که در اینجا یاد کودکان مظلوم پنجوائی قندهار را نیز گرامی میداریم.
به هر صورت این آمارها تکاندهنده است. در حالی که کودکان آینده سازان مملکت خویش میباشند، اما کودکان افغان دامنگیر چنیین آسیبهای گردیده اند.
اینها دلایل مختلفی دارد که میتوان چند دهه جنگ در افغانستان فقر و بیخانمانی و بیسوادی را از دلایل عمدۀ مشکلات به وجود آمده عنوان نمود؛ اما نباید از یاد برد که طی یک دهۀ گذشته با روی کار آمدن نظام جدید و امنیت نسبی و موجودیت نیروهای از 46 کشور دنیا، مشکلات کودکان نه تنها حل نشده، بلکه در بعضی موارد بیشتر هم شده است. افزایش تعداد کودکان آغشته به موادمخدر افتادن کودکان در عین کودکی به منجللاب فسادهای اخلاقی به واسطۀ رُشد تهاجم فرهنگی بیگانه، از جمله مشکلاتی است که در نظام کنونی افزایش داشته است. با وجود همۀ این مشکلات برای کودکان افغان، متأسفانه دولت هیچ اقدام قابل توجهی برای رفع این معضلات و مشکلات کودکان انجام نداده است، حتی هیچ ارگانی به طور مستقیم مسؤولیت کودکان را در کشور عهده دار نمی باشد.
در اینجا خطاب به مسؤولین عرض میکنیم که اگر به آیندۀ این مملکت احترام قائل هستید و اگر آیندۀ خوبی برای افغانستان میخواهید، باید با واگذاری مسؤولیت کودکان به یک ارگان، از ورود دستهای ناپاک به عنوان آشیانه یا هر دفتر دیگری که مشخص نیست کودکان را به چه راهی میکشانند، جلوگیری نموده و خود دولت عنان کار را به دست گرفته و نگذارید تا با پرپر شدن غنچههای باغ امید این مملکت، آینده افغانستان نیز رو به تیرگی سوق داده شود.
در پایان با تبریک روز جهانی کودک به تمام کودکان عزیز افغانستان، امیدوار هستیم تا دولت با همۀ توان به این قشر سرنوشت ساز توجه نماید.
سرمقالۀ 64 روزنامۀ انصار
تاریخ 11خرداد/جوزا 1392
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/104