این اواخر شاهد هستیم که مذاکرات امنیتی واشنگتن_کابل به مرحلۀ سرنوشت ساز رسیده است. پافشاری امریکا در امضای پیمان امنیتی با کابل، با وجود در خطر افتادن استقلال افغانستان در مواردی از این پیمان، در حالیست که این فشار را نیز میتوان از اشتباهات امریکا در افغانستان بیان نمود.
اشتباهات راهبردی امریکاییان در افغانستان بیشمار است و خطاهای امریکا صرفا جنبهای تاکتیکی ندارد و باید آنها را به عنوان خطاهایی بنیادین و استراتژیک و راهبردی مورد توجه قرار داد. مقامات امریکایی بعضاً با اتخاذ راهبردهای نادرست در افغانستان خشم ملت افغانستان و حتی ملت خود را برانگیخته است. که از جملۀ این موارد میتوان به کشته شدن افغانان ملکی در عملیاتها، بازرسی خودسرانۀ خانههای مردم در قریه جات افغانستان، بازداشتهای خودسرانه و... اینک سعی و تلاش در جهت کسب مصئونیت قضائی سربازان امریکایی، که استقلال و حاکمیت ملی افغانستان را زیر سوال میبرد، یاد نمود. این در حالی است که مردم افغانستان با هر پیمان و یا عملی که استقلال، حاکمیت ملی و ارزشهای دینی آنان را زرهای لطمه وارد نماید، به شدت مخالف هستند و تاریخ نشان داده است که در این موارد مردم افغانستان با هیچ قدرتی مدارا نخواهند کرد.
در چنین شرایطی آیا اساسا حضور بلندمدت و مستمر امریکا در افغانستان متضمن ایجاد صلح و امنیت در ولایات مختلف افغانستان است؟ به راستی در شرایطی که حضور 12 ساله نیروهای ناتو در خاک افغانستان نتوانست باعث نابودی تروریسم و آوردن امنیت شود، چگونه میتوان ادعای مقامات امریکایی در خصوص مؤثر بودن حضور بلندمدت و مستمرشان در افغانستان را پذیرفت؟ از سوی دیگر، اگر امریکا حضور بلندمدت خود در افغانستان را احساس نیازی از سوی دولت کابل میداند، چرا به دولت کرزی اجازه نداده است که خود قواعد و مؤلفههای این حضور مستمر را تعیین کند؟ واقعیت امر این است که دموکراتها و جمهوریخواهان امریکایی درصدد تحمیل ناخواسته، خواستههای خود به دولت و ملت افغانستان هستند. دولت امریکا قصد دارد با امضای توافقنامه امنیتی با افغانستان ضمن تحمیل حضور بلند مدت و حداقلی خود در این کشور، زمینه را برای کاهش بار مسؤولیت خود در برابر عدم بر آورده شدن شعارهای شان در سال سال 2001، ابتدای حملۀ امریکا به افغانستان آماده سازد. این در حالیاست که به اعتراف خود امریکاییان، موفقیت نیروهای امنیتی داخلی افغانستان در خنثی سازی حملات طالبان به خصوص طی یک سال اخیر نمایان است. هر چند تعداد تلفات نیروهای امنیتی افزایش یافته است، اما خنثی سازی حملات گروههای تروریستی به وسیلۀ نیروهای داخلی نشان از خود گذشته گی این نیروها در قبال حفظ جان مردم کشور حکایت دارد. لذا در مییابیم که توانائی نیروهای امنیتی داخلی بالا رفته است و آنان قادرند امنیت کشور را بر عهده بگیرند و حتی برای حفظ امنیت مردم، جانهای شیرین شان را فدا نمایند. در چنین حالتی، پیمانهای مانند دادن مصئونیت قضائی به سربازان خارجی، برعلاوۀ نادیده گرفتن جان فشانیهای نیروهای مسلح داخلی، موجب بروز خشم مردم خواهد شد و زمینه را برای عصبانیتها و نا آرامیهای بیشتر اجتماعی فراهم خواهد نمود.
نویسنده: علیرضا صادقی
سرمقاله شماره 148 روزنامه انصار
تاریخ: 1392/7/27
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/992