رشد اقتصادی ۸ الی ۱۱ درصدی افغانستان در یک دهه گذشته، رشد استثنایی بوده است. گرچه در نظامهای اقتصادی شبیه افغانستان که در سال ۲۰۰۱ تقریبا از صفر شروع شد، کوچکترین فعالیت اقتصادی نیز بر نرخ رشد اقتصادی تاثیر دارد اما با تمام این، آهنگ رشد کشور در ده سال اخیر، بلندترین میزان رشد اقتصادی در منطقه بوده است.
منابع مهم رشد اقتصادی افغانستان را کمکهای جامعه جهانی، رشد بیسابقه بخش خدمات و رشد نسبتا خوب زراعت تشکیل میدهند.
متاسفانه سهم صنعت در این روند چندان قابل توجه نبوده است. با آنکه صنعت یکی از بخشهای مهم در توسعه و رشد اقتصادی کشورها به حساب میآید اما توجه به این بخش در افغانستان نه تنها در یک دهه اخیر، بلکه از گذشتههای دور تا کنون ناچیز بوده است.
به عبارت دیگر، این بخش هیچگاهی فرصت ایفای نقشی را که بایست در رشد و توسعه اقتصاد افغانستان بازی میکرد، بدست نیاورده است.
نظامها و سیاستهای مختلف اقتصادی را که افغانستان تجربه کرده، نه تنها به رونق این بخش کمک نکرده، بلکه چالشهای زیادی فراروی صنعت و صنعت کاران افغانستان قرار داده است.
این روند باعث شده که صنایع در افغانستان صرفا محدود به صنایع اولیه، واسطه و مصرفی باقی بماند و فنآوری لازم نیز وجود ندارد و صنایع افغانستان از فن آوری ساده گرفته تا صنایع دستی و سنتی باقی مانده است.
صنایع
فعالیتهای صنعتی در افغانستان روی چهار بخش ذیل متمرکز است:
۱ - معادن و استخراج: شامل زغال سنگ، گاز طبیعی، نمک، امونیای مایع، گچ، کاندنسات، سنگ مرمر و دیگر مواد معدنی.
۲- صنایع کارخانهای که شامل بخشهای فرعی زیر است:
الف. صنایع شیمیایی: شامل کفش و دمپایی (چپلک) پلاستیکی، خریطه پلاستیکی، ظروف پلاستیکی و سایر اشیای پلاستیکی.
ب. صنایع سبک (خفیفه): شامل منسوجات پشمی، البسه، صنایع دستی، پنبه محلوج، قالی و محصولات فرشی.
ج. صنایع مواد غذایی: شامل روده، کشمش پاکی، نمک طعام، یخ، مشروبات غیر الکلی، روغن کشی، روغن نباتی، عسل، محصولات نانی، شیرینیجات و مواد شوینده.
د. تولیدات فلزی: فلز، پروفیل، خدمات تولیدی و خدماتی و مونتاژ موترسیکل.
ه. داروها
و. مواد ساختمانی: سنگ مرمر، تراسو، موزاییک، گچ و سایر مواد ساختمانی
ز. صنایع نجاری و کاغذسازی: کارتن سازی، نجاری
ح. سایر صنایع: سایر تولیدات، صنایع چاپ و نشر.
۳. برق و آب: برق آبی، برق حرارتی، برق دیزلی.
۴. ساختمان: ساختمان سازی و تولید مواد ساختمانی.
پارکهای صنعتی افغانستان
فعالیتهای صنعتی به صورت منظم و مدرن برای اولین بار درسال ۱۳۵۳ با ایجاد اولین پارک صنعتی در منطقه پلچرخی شهر کابل پایتخت افغانستان بنا گذاشته شد.
بعداً پارک صنعتی بگرامی در کابل و پارک صنعتی ولایت هرات به جمع آن افزوده شد. ایجاد دو پارک صنعتی دیگر در شهرهای مزار شریف و ولایت قندهار که تاکنون به بهره برداری نرسیده اند، چرخ صنعت را در افغانستان به چرخش انداخت.
در حال حاضر وضعیت اغلب پارکهای صنعتی رقت بار است. کارخانهها و مراکز تولید آرام و بیشتر به متروکهها شباهت دارند.
از چند کارخانه فقط یکی بشکل فعال و یا نیمه فعال است. ماشین آلات و دستگاههای تولیدی آنها اکثرا فرسوده و از رده خارج اند.
در ۹ پارک صنعتی که در مرکز و ولایات افغانستان ساخته شده صرفا ۵۸۰ شرکت تولیدی فعالیت دارند که فرصتهای شغلی برای حدود سی هزار نفر را فراهم کرده اند.
تعداد زیادی از سرمایهگذاران که قبلا در این پارکهای صنعتی زمین خریداری و امکانات لازم را فراهم ساخته بودند، فعلا نه تنها از سرمایه گذاری صرف نظر کردهاند، بلکه حاضرند زمین و ماشین آلات را که خریداری کردهاند به ضرر بفروش برسانند.
تعدادی از پارکهای صنعتی مانند پارک صنعتی ولایات ننگرهار و کندوز به دلایل مختلف و با گذشت چند سال فعال نشده و در اختیار صنعتکاران قرار نگرفته اند. اکثر کارخانههای پارکهای صنعتی پلچرخی و بگرامی در کابل به اهداف غیر از صنعت مورد استفاده قرار میگیرند.
نقش صنعت در اشتغال زایی
سکتور صنعت، نقش ضعیفتر در ایجاد فرصتهای شغلی داشته است. از مجموع نزدیک به دوصدو پنجاه هزار کارگرانی که در سال ۲۰۰۳ در فعالیتهای صنعتی شاغل بودند، در سال ۲۰۰۸ به کمتر از پنجاه هزار نفر رسیده است که در مقایسه با ۱۵ میلیون نیروی مستعد بکار در افغانستان، کاملا ناچیز است.
اشتغال زایی در بخش صنعت نسبت به خدمات و زراعت اندک است
چالشهای بخش صنعت
صنعت مجموعه فعالیتهایی است که مواد اولیه یا نیم ساخت را، اعم از اینکه منشاء عضوی یا غیر عضوی داشته باشد، در یک روند فنی یا شیمیایی به کالای قابل مصرف و مفید تبدیل میکند (دکتر مصطفی شایان).
پس باید محصول یک صنعت، بخصوص از نظر کیفیت و قیمت در حدی باشد که بتواند در بازار رقابت کند.
صنعت سالم معمولاً میتواند کیفیت و قیمت قابل قبولی برای مشتریان ارائه کند. هرچه صنعتی ناسالمتر باشد، به همان میزان از این تواناییها فاصله میگیرد، این مشکلی است که صنعت افغانستان با آن مواجه است.
صنعت و صنعت کاران در افغانستان از توانایی لازم برخوردار نبوده و با مشکلات زیادی از قبیل نبود محیط مناسب کار، عدم دسترسی به فنآوری جدید علمی، نبود خلاقیت و ابتکار مواجه است. علاوه بر آن نبود نیروی کاری متخصص نیز باعث میشود که صنعتکاران در رقابتی کردن تولیدات صنعتی در افغانستان با مشکل مواجه شود.
طوریکه در شاخصهای کار و اشتغال بانک جهانی آمده، افغانستان فقط در شروع تجارت مقام خوبی دارد و در شاخصهای دیگر همانند صدور مجوز ساختمان، دسترسی به منابع مالی، حمایت از سرمایهگذاران، اجرای قراردادها، دسترسی به برق در پایین ترین رتبه این بانک قرار داشته و بد ترین وضع را از نظر بانک جهانی دارا است. این شبیه همان گفته معروف است "تاجر شدن آسان است و اما تاجر ماندن دشوار".
دولت به صنعت استراتژی توسعه ملی افغانستان کمتر توجه کرده و سالها است که سند پالیسی صنایع افغانستان و سند توضیحی آن در وزارت تجارت (بازرگانی) افغانسان در حد یک پیشنویس باقی مانده است.
تنها اقداماتی که صورت گرفت، تدوین استراتژِیها برای توسعه بعضی از صنایع خاص است که گفته میشود افغانستان در آن از مزیت نسبی برخوردار است.
این صنایع شامل بهبود در روند تولید پشم، صنعت قالی بافی، استخراج سنگ مرمر، سنگهای گرانبها، صنعت پوست و چرمگری، صنعت ساختمانی، صنعت نجاری و روند تولید مواد زراعتی میشود.
نتیجه گیری
افغانستان دارای عوامل مهم و غنی برای تولیدات صنعتی است که میتواند به یکی از مراکز مهم صنعتی در منطقه تبدیل شود، ولی عملا این کشور نتوانسته است، طوریکه باید در این قسمت رشد کند، خودش را تبارز دهد.
دلایلی و موانع مختلفی باعث عدم رشد و توسعه صنعت شده است. ولی با درنظر داشت اینکه صنعت از عوامل اساسی در رشد و توسعه هر کشور به حساب میآید، در اینصورت با اتخاذ سیاستهای مناسب در چهارچوب پیشرفت صنعت برای از بین بردن موانع و مشکلات موجود میتوان به طور چشمگیری بر رشد اقتصادی اثرگذار باشد.
رشد صنعت زمینه ساز رشد سکتورهای دیگر اقتصادی بخصوص زراعت نیز خواهد شد.
نویسنده: حسین مهرامی، مشاور اتحادیه ملی پیشه وران افغانستان/شفقنا
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/696