دیروز در یک حملۀ تروریستی حدود 30 تن از مردم بیگناه قندهار کشته شدند. دور روز قبل نیز رسانهها از حملۀ در شهر جلال آباد خبر دادند که اکثر قریب به اتفاق کشته شدگان، بیگناهان به خصوص کودکانی بودند که برای خواندن قرآن به مسجد رفته بودند. بازهم مسؤول این حمله گروه تروریستی طالبان بود که با شعار اسلام خواهی به جنگ مسلمانان بیگناه این سرزمین برخاسته اند. چند روز قبل از آن نیز رسانهها خبر از کشته شدن 65 غیرنظامی دیگر در شرق کشور که عمده آنها زن و کودک بودند، دادند. این بار طبق معمول هواپیماهای بیسرنشین امریکا که از هزاران کیلومتر آن سوتر از خاک آن کشور هدایت میشوند، این میهمانی را برای هموطنان بیگناه ما تدارک دیده بودند. همزمان در دیگر سوی دنیا یکی از شبکههای امریکایی فلمی از آوازخوانی یک سگ در کنسرتی منحصر به فرد پخش کرد که صدها نفر تکتهای گرانقیمت آن را خریده و بسیاری دیگر هم در نوبت خرید تکت و تماشای این شاهکار بودند. شاید خلبان مجازی آن هواپیمای بیسرنشین که 65 نفر را در افغانستان به خاک و خون کشید، پس از هدایت پرنده مرگش، با موتر مدل بالایش به خانه برگشته، آبجویی خنک از یخچال گرانقیمتش برداشته و انترنتش را باز نموده و حین دود کردن یک سگرت برگ اعلایهاوانا، تکت این کنسرت را در انترنت رزرو کرده تا پایان هفتهای شاد را با خانواده یا به قول فلمهای دوبله شده با نامزدش بگذراند! شاید آن طالب گمراهی هم که طرح حملۀ تروریستی و وحشیانۀ جلال آباد را ریخته، پس از انفجار و کشته شدن کودکان مسلمان و قرآن به دست، روبروی تلویزیون نشسته و با دیدن شبکههای ماهوارهای به حال ملت قهقهه سر میدهد. اما در میان دو شادی، این ملت رنجدیده و داغدیدۀ افغانستان است که هر روز به واسطۀ داغ از دست دادن جوانانشان و یا یتیم شدن کودکان شان ناله سر میدهند.
در این میان کم نیستند نهادهای نازک دل غربی که برای قطع یک درخت یا خطر انقراض یک نوع حشره و امثالهم، با جدیتی مثالزدنی در فضای مجازی و حقیقی اجتماعاتی را تشکیل میدهند و تا سر حد جان اعتراض میکنند. نمیدانم اینها چه نفرتی از نوع انسان دارند که این همه جنایت را نمیبینند. چطور آنها (محمد الدوره) را ندیدند که در آغوش پدرش، تیراندازهای اسرائیلی مغزش را متلاشی کردند؟! خدایا! انسان به اصطلاح متمدن امروزی به کجا میرود؟ هر چند اغلب اینها آدمهای بدی هم نیستند. شاید در زندگی روزمرهشان، مرگ یک حیوان خانگی تا مدتها متأثرشان کند. شاید مرگ فرزند خودشان در یک حادثۀ ترافیکی مسیر حیاتشان را تغییر دهد اما چگونه همین آدمها اجساد تکه تکه شده زنان و کودکان بیگناهی را میبینند و بعد به کنسرت (راکی) - سگ آوازهخوان- میروند و از زوزههای آهنگین او به هیجان میآیند؟ اینجاست که وقتی خداوند میفرماید قلوبشان را مهر کردیم، درمییابیم یعنی چه. اینکه چشم و گوش و زبان دارند اما قادر به دیدن و شنیدن و بیان راستی نیستند. اینجاست که باید هشدار داد:(وسوسۀ شیطان قوی است!) اینجاست که جادوی شیطانی رسانههای غرب و رها کردن این جماعت به حال خود از سوی خداوند آشکار میشود. اینجاست که دوگانگی عجیب انسانی افشا شده و درمییابیم همه ما تا چه حد به سقوط نزدیکیم. خداوند به همه ما رحم کند.
نویسنده: محمد حسین جعفریان
سرمقاله شماره 104 روزنامه انصار
تاریخ: 1392/5/15
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/434