امروز دنیا در شعلههای سرکش آتش جور و ستم قدرتهای استکباری زبانه میکشد و ملل محروم که در عین فرورفتن در فقر و تنگنا و تحمل رنج و مرارتهای ناشی از آن دارای منابع غنی ثروت میباشند در معرض تاخت و تازهای مکرر و ویرانگر ستمگران و متعدیان جهانی قرار میگیرند و سرمایههای بزرگ اقتصادیشان به تاراج میرود.
واژه (استکبار) که در ادبیات سیاسی ما وارد شده است از تعالیم قرآن کریم مایه میگیرد. مبارزه با ظلم و نفی استکبار، از اصول اساسی اندیشه مبارزاتی حضرت امام بوده و همواره مورد تاکید قرار گرفته است. ظلم زدایی و مبارزه با استکبار به عنوان یک مسؤولیت
دینی – سیاسی، جدی ترین آثار را در قیام ملل مستضعف علیه نظام ظالمانه حاکم بر جهان از خود به جای گذاشته است.
اندیشه ظلم ستیزی حضرت امام(س) که برخاسته از تفکر دینی و باور ناب مذهبی ایشان بود، از یک سو با طرح پدیده ظلم ستیزی به عنوان تکلیف دینی، موجب شد که این تفکر با غیرت دینی امت اسلامی گره خورده و برای همیشه به عنوان یکی از الزامات و تکالیف دینی نقش آفرین گردد و از سوی دیگر، روحیه مبارزه با ظلم و قدرتهای استکباری را در عمق جان تودههای تحت ستم کاشته و بدین سان، زمینه خیزش و جنبشهای رهایی بخش و ضد استعماری را بیش از بیش فراهم سازد. مواجهه و رویارویی جدی و همه جانبه حضرت امام با دنیای استکباری و بویژه ابرقدرت آمریکا، در ابعاد نظری و عملی، تاثیرات خاص و عمیقی را در جهان و بویژه جنبشهای اسلامی از خود به جای گذاشت. اگر تا قبل از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران، رویارویی با دنیای استکباری و ایستادگی در برابر غرب و آمریکا، تنها یک آرمان و ذهنیت دور از واقعیت تلقی میشد؛ با شکل گیری انقلاب اسلامی و پیروزی همه جانبه آن، جهان مستضعف به مبارزات ضد استعماری و رهایی بخش خویش امیدوار گردید و نهضتهای اسلامی در عرصه جهانی جان تازهای یافت.
امام خمینی این نکته را چنین بازگو مینمایند: (براى من مکان مطرح نیست. آنچه مطرح است مبارزه بر ضد ظلم است. هر جا بهتر این مبارزه صورت بگیرد آنجا خواهم بود..)(صحیفه امام، ج۵، ص: ۳۰۱)
اگر در اندیشه سیاسی حضرت امام مبارزه با ظلم و استکبار به عنوان یک تکلیف دینی مطرح میگردد، طبیعی است که این امر در تقویت و دلگرمی نهضتهای اسلامی نقش بارزی ایفا خواهد کرد:
(خداى تبارک و تعالى ما را مکلف کرده که با این طور اشخاص، با این طور ظَلَمه، با اینهایى که اساس اسلام را دارند متزلزل مىکنند و همه مصالح مسلمین را دارند به باد مىدهند، ما مکلفیم که با اینها معارضه و مبارزه بکنیم. اگر یکوقتى هم دستمان برسد، دست به تفنگ مىبریم و معارضه مىکنیم. خودمان تفنگ به دوشمان مىزنیم و معارضه با آنها مىکنیم.)(صحیفه امام، ج۵، ص: ۲۱)
امام خمینی در هر شرایط مناسبی به روشنگری میپرداخت و اهداف شوم دشمنان را برملا میساخت. او مسلمانان را به پاسداری از ارزشهای متعالی توصیه کرد و تصمیم شیطانی دشمن را نسبت به غارت ارزشهای اسلامی گوشزد نموده و فرمود: (نکته مهمى که همه ما باید به آن توجه کنیم و آن را اصل و اساس سیاست خود با بیگانگان قرار دهیم این است که دشمنان ما و جهانخواران تا کىْ و تا کجا ما را تحمل مىکنند و تا چه مرزى استقلال و آزادى ما را قبول دارند. به یقین آنان مرزى جز عدول از همه هویتها و ارزشهاى معنوى و الهىمان نمىشناسند. به گفته قرآن کریم، هر گز دست از مقاتله و ستیز با شما بر نمىدارند مگر اینکه شما را از دینتان برگردانند.) (صحیفه امام، ج۲۱، ص: ۹۰)
برخی از مهمترین شاخصههای دکترین(استکبارستیزی) در اندیشه حضرت امام(س):
حضرت امام(س) در طول مبارزه و بالاخص بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و شکل گیری نظام اسلامی که نظام استکبار جهانی بطور تمام قد در برابر آن قرار گرفت و آن را بزرگ ترین تهدید قلمداد کرد، به تبیین ابعاد و شاخصههای استکبارستیزی پرداختند که مهم ترین آن عبارت است از:
۱- الهی بودن ظلم ستیزی: یکی ازمولفههای مهم مبانی اندیشهای حضرت امام(س) مساله مبارزه با استکبار، مساله ماهیت الهی مبارزه و قیام برای خداست. ایشان در ابتدای پیامی که تاریخ خطاب به همه مسلمانان و علما و روحانیون نوشته اند با اشاره به آیه (قل انّما اعظم بواحده ان تقومواللهِ) آورده اند: (خداى تعالى در این کلام شریف، از سرمنزل تاریک طبیعت تا منتهاى سیر انسانیت را بیان کرده، و بهترین موعظههایى است که خداى عالم از میانه تمام مواعظ انتخاب فرموده و این یک کلمه را پیشنهاد بشر فرموده. این کلمه تنها راه اصلاح دو جهان است…. خودخواهى و ترک قیام براى خدا ما را به این روزگار سیاه رسانده و همه جهانیان را بر ما چیره کرده و کشورهاى اسلامى را زیر نفوذ دیگران درآورده.)(صحیفه امام، ج۱، ص: ۲۱و۲۲)
این عبارات اولین گامهای حضرت امام(س) در آغاز حرکت بزرگ استکبارستیزی ایشان است، که مبتنی برآموزههای قرآنی (قیام لله) شکل گرفته است. حضرت امام(س) بارها در طول مبارزه با یادآوری این نکته که (مبارزهاى که الآن بین کفر و اسلام است، این منازعه بین ما و امریکا نیست، بین اسلام است و کفر)(صحیفه امام، ج۱۱، ص: ۱۰۵) تلاش نمود تا ماهیت اسلامی و الهی استکبارستیزی را به ملت ایران گوشزد کند تا بر اثر غفلت، سطح مبارزه تا کسب منافع مادی و غیرالهی تنزیل نیابد.
۲- سازش ناپذیری: ایشان امکان هرگونه تلاش برای نزدیکی و سازش و مصالحه با استکبار را نفی میکند و آن را نافی عزت مسلمین میداند. حضرت امام(س) مبتنی بر آیات و روایات متعددی که در نفی پذیرش ولایت کفار و مستکبران آمده، آنهایی را که بدنبال مذاکره و کنارآمدن با دشمنان خدا هستند را به عنوان خائن معرفی میکند. ایشان با صراحت در نفی هرگونه سازش با استکبار جهانی فریاد بر میآورد: (کسى تصور نکند که ما راه سازش با جهانخواران را نمىدانیم. ولى هیهات که خادمان اسلام به ملت خود خیانت کنند!… اگر بند بند استخوانهایمان را جدا سازند، اگر سرمان را بالاى دار برند، اگر زنده زنده در شعلههاى آتشمان بسوزانند، اگر زن و فرزندان و هستىمان را در جلوى دیدگانمان به اسارت و غارت برند هر گز امان نامه کفر و شرک را امضا نمىکنیم.) (صحیفه امام، ج۲۱، ص: ۹۸)
پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، دانشجویان مسلمان پیرو خط امام به تبعیت از سیاستهای ضداستکباری مقتدا و رهبر خویش و به دلیل نقش اساسی و فراگیر آمریکا در ایجاد بلوا و اغتشاش در ایران و توطئههای مکرر به منظور فروپاشی نظام تازه تاسیس جمهوری اسلامی در ۱۳ آبان سال ۱۳۵۸سفارتخانه آمریکا را که به لانه جاسوسی شیطان بزرگ علیه اسلام و انقلاب و کشور مستقل ایران تبدیل شده بود به اشغال خویش درآوردند. این حرکت به مبارزات ملت مسلمان ایران علیه استکبار جهانی شدت و حرارت بخشید و قدرت پوشالی و متزلزل آمریکائیان در ایران را فروریخت و به ملتهای تحت ستم جهان برای مخالفت و مبارزه علیه شیطان بزرگ جرات و توان بخشید.
با توجه به تثبیت روز ۱۳ آبان به عنوان روز ملی مبارزه با استکبار جهانی که از اصول اساسی اندیشه سیاسی حضرت امام خمینی میباشد، لازم است برخی از زوایا و ابعاد جلوههای این تفکر و دیدگاههای ژرف مورد توجه و تعمق قرار گیرد تا نسل امروز به معرفت و بینش سیاسی لازم در این موضوع مهم و حیاتی و پیوند خورده با استقلال و اقتدار ایران اسلامی نائل آید.
حضرت امام خمینی در تعیین خط مشی مبارزه با استکبار اولین اصلی که مورد توجه قرار میدهند این است که تا قدرتهای سیطره جو و مستکبر جهان به اضمحلال و انقراض درنیایند محال است که صلح و آرامش و سلامت و سعادت در کره ارض حاکم گردد و محرومان و به بند کشیده شدگان به حقوق الهی خود نائل آیند و به وراثت زمین برسند: (سلامت و صلح جهان بسته به انقراض مستکبرین است؛ و تا این سلطه طلبان بىفرهنگ در زمین هستند، مستضعفین به ارث خود که خداى تعالى به آنها عنایت فرموده است نمىرسند.) (صحیفه امام، ج۱۲، ص: ۱۴۴)
حضرت امام خمینی به منظور تعیین یکی دیگر از اصول و خط مشی های اساسی برای مبارزه با استکبار جهانی اعلام مینماید: (ما اگر قدرت داشته باشیم تمام مستکبرین را از بین خواهیم برد.)(صحیفه امام، ج۶، ص: ۴۹۹)
۳- سومین اصل برای مبارزه با استکبار جهانی در نگاه حضرت امام خمینی(تداوم مبارزه) است. این پیشوای بزرگ الهی مبارزه با کفر و شرک و نفاق را که جبهه متحد نظام استکباری دنیا را به وجود میآورند فصلی و مقطعی و محدود و محصور به عصر و زمان خاصی نمی دانست که در این صورت هیچ تضمین و پشتوانهای برای تامین صلح جهانی و گسترش آرامش و امنیت و آزادی و عدالت و همزیستی مسالمت آمیز بین ملل دنیا وجود نخواهد داشت و جهان هر لحظه آبستن حوادثی خواهد بود که توسط سران نظامهای سیاسی و حکومتی استکبار و مطابق با خواست و اراده و صلاحدید و مطامع و منافع ضدانسانی آنها به وقوع خواهد پیوست. حضرت امام خمینی در تعیین این خط مشی اساسی و زیربنایی با قاطعیت و صراحت و صلابت اعلام مینمود: (تا شرک و کفر هست، مبارزه هست. و تا مبارزه هست، ما هستیم.)(صحیفه امام، ج۲۱، ص: ۸۸)
منبع: پرتال پژوهشی امام خمینی(ره)
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/3745