به دنبال رقابت نفتی روسیه و عربستان، قیمت هر بشکه نفت افت بی سابقه ای داشته است و احتمال میرود که با شوک وارد شده به اقتصاد جهانی در پی شیوع بیماری کرونا، افت بیشتری را نیز تجربه کند. تغییری که میتواند تاثیر بزرگی بر دولت داری و سیاست در کشورهای نفتی داشته باشد. اما شاید سوال مهمی باشد که بپرسیم آینده پراکسی ها، در خاورمیانه چه خواهد شد؟ و این روند چه تاثیری بر امنیت در افغانستان خواهد داشت؟
نویسنده: منوچهر شفیعی، کارشناس مسائل افغانستان و تروریسم
به دنبال رقابت نفتی روسیه و عربستان، قیمت هر بشکه نفت افت بی سابقه ای داشته است و احتمال میرود که با شوک وارد شده به اقتصاد جهانی در پی شیوع بیماری کرونا، افت بیشتری را نیز تجربه کند. تغییری که میتواند تاثیر بزرگی بر دولت داری و سیاست در کشورهای نفتی داشته باشد. اما شاید سوال مهمی باشد که بپرسیم آینده پراکسی ها، در خاورمیانه چه خواهد شد؟ و این روند چه تاثیری بر امنیت در افغانستان خواهد داشت؟
کاهش منابع مالی دولتهای نفتی:
کاهش بهای نفتی به خودی خود دولتهای نفتی را با کاهش منابع مالی رو به رو میسازد. آنها از بخش عمده ای از در آمد سالیانه خود که بودجه آنها را تشکیل میدهد محروم خواهند شد. سهم نفت در GDP کشورهای خاورمیانه که دارای پراکسی در سطح منطقه هستند به طور میانگین حدود 15 تا 18 درصد است.
کاهش قیمت نفت به صورت مستقیم درآمدهای این کشورها را با کاهش رو به رو میسازد. از سوی دیگر وضعیت فعلی جهانی و شوک اقتصادی در اثر تعطیلی کسب و کارها و صنایع مختلف از جمله صنایع گردشگری ظرفیت تقاضای جهانی را تحت تاثیر منفی خود قرار خواهد داد، سرمایه گذاری در این کشورها را محدود خواهد کرد و از سوی دیگر موجب کاهش سایر درآمدهای این کشورها خواهد شد.
همچنین کاهش شدید قیمت نفت و کاهش تقاضای جهانی میتواند بسیاری از تولید کنندگان نفت را از بازار خارج کند. چرا که با کاهش بیشتر قیمت نفت استخراج نفت نسبت به هزینه آن منطقی نخواهد بود. امری که عربستان را تشویق کرده است تا جنگ قیمت خود با روسیه را ادامه دهد. به امید اینکه بتواند سهم خود در آینده بازار نفت را افزایش داده و رقبای سنتی خود را از بازار حذف کند.
با این حال کاهش تقاضای جهانی به دنبال شیوع ویروس کرونا و احتمال ثبات طولانی مدت تاثیر این بحران، میتواند طرح عربستان برای کسب و حذف رقبای خود را تبدیل به مشکلی برای خود عربستان سازد. با این حال آنچه حتمی است کاهش توانایی دولت ها در زمینه مالی است. امری که میتواند موجب کاهش حمایت آنها از پراکسی های خود شود.
سناریوهای پیش روی گروههای ستیزه جو چیست؟
1- تضعیف فعالیت پراکسی های منطقه ای:
به دلیل کاهش توانایی مالی دولتهای حامی پراکسی در سطح منطقه این احتمال وجود دارد که گروههای پراکسی موجود در سطح منطقه دچار کاهش منابع مالی شوند. منابع مالی توانایی گروهها برای عضو یابی و حمایت از جوامع بستر خود را فراهم میکند با کاهش توانایی مالی ظرفیت بسیج اجتماعی گروه کاهش میابد. همچنین ممکن است گروه در تامین سایر نیازهای خود از جمله نیازهای تسلیحاتی نیز با محدودیت رو به رو شود. براساس این سناریو توانایی گروه ها پراکسی در پی کاهش توانایی مالی حامیان آنها کاهش میابد.
2- افزایش استقلال عمل پراکسی ها:
از سوی دیگر کاهش توانایی دولت های میتواند موجب افزایش استقلال بازیگران نیابتی شود. به صورتی که گروهها با کسب توانایی مالی مستقل توانایی خود کنترلی بیشتری پیدا کرده و از دایره کنترل بازیگران حامی خود خارج میشوند. این امر ممکن است از یک سو احتیاط گروه را بالا برده و رفتار آن را با منطق هزینه و فایده منطبق سازد. از سوی دیگر نیز ممکن است زمینه را برای رها شدن کنترل های گروه آماده سازد. امری که به صورت عمده مرتبط با توانایی کنترلی دولت حامی و وضعیت آن در آینده، روحیه رهبران گروه، اهداف گروه و رابطه آن با جامعه و سیاست های کشور بستر فعالیت است.
3- حذف مرز میان گروههای ستیزه جو و جرائم سازمان یافته:
به صورت نسبی میان فعالیت های ستیزه جویانه و جرائم سازمان یافته ارتباط تاریخی وجود دارد. گروههای مختلف در طول دوران فعالیت خود از قاچاق انسان، مواد مخدر و سلاح سود برده اند. با این حال تضعیف توانایی دولت های حامی میتواند گروههای نیابتی را بیش از پیش به سمت سود بردن از جرائم سازمان یافته هدایت کند. جرائم سازمان یافته پیش از این در مناطقی که فاقد منابع مالی کارآمد بوده اند توسط گروههای نیابتی مورد استفاده قرار گرفته است. از این جمله میتوان به فروش قرص های کپتاگون و قاچاق انسان توسط گروههای تروریستی در سوریه و کشت و فروش مواد مخدر در افغانستان اشاره کرد. چنین وضعیتی توانایی گروههای نیابتی را با توانایی گروههای مجرمانه در هم آمیخته و به گسترش شبکه آنها کمک خواهد کرد.
4- نفت برای سرقت:
تولید و فروش نفت اگرچه در این سناریو برای دولتها دشوار و غیر منطقی خواهد بود اما در مناطق شکننده و دارای ساختار امنیتی فروپاشیده به منبعی مناسب برای تامین درآمد گروههای ستیزه جو تبدیل خواهد شد. آنها میتوانند به روش های مختلف هزینه های استخراج را کاهش دهند و با فروش نفت به دلالان یا دولت های علاقه مند، بخشی از منابع مال خود را تامین کنند. این سناریو پیش از این در شمال سوریه به وقوع پیوسته است.
آینده ستیزه جویی در افغانستان:
با توجه به وضعیت اقتصاد جهانی ساختار امنیتی در افغانستان بیش از پیش تحت فشار قرار خواهد گرفت. چرا که از یک سو توانایی اقتصادی دولت افغانستان در پی شوک به اقتصاد جهانی کاهش خواهد یافت و از سوی دیگر تمایل بازیگران بین المللی برای حمایت از افغانستان تحت تاثیر منفی این شوک قرار خواهد گرفت.
تحت این شرایط نیروهای امنیتی افغانستان از یک سو با کاهش منابع مالی جهت اجرای عملیات و حمایت از نیروهای خود قرار خواهند گرفت و از سوی دیگر با افزایش نارضایتی و جرائم سازمان یافته در جامعه رو به رو خواهند شد. تضعیف ساختار امنیتی افغانستان و افزایش ظرفیت بحران سازی جامعه توانایی عملکرد گروههای ستیزه جو در این کشور را افزایش میدهد. چرا که خشم و نارضایتی و از سوی دیگر ظرفیت سازمانهای ستیزه جویانه برای بهره گیری از منابع مالی ناشی از جرائم سازمان یافته، امکان بسیج نیرو در جامعه افغانستان به سود این گروهها را افزایش خواهد داد. همچنین به دلیل استقلال نسبی ستیزه جویی در افغانستان از بازیگران نفتی منطقه ای، تاثیر کاهش قیمت نفت برروی فعالیت این گروهها بسیار محدود است.
در مجموع باید گفت که وضعیت فعلی قیمت نفت در کنار هزینه های تحمیلی ناشی از آن جهان را در وضعیت پیچیده و مبهم امنیتی قرار داده است. چنین ابهامی میتواند موجب سناریوهای چندگانه ای از تضعیف تا تقویت و چندبعدی شدن فعالیت را در برابر پراکسی های منطقه ای و گروههای ستیزه جو قرار دهد که فاکتورهای مهمی از جمله نقش رهبری گروه، وضعیت رابطه با کشور حامی و رابطه گروه با جامعه بستر در روند آن تاثیر گذار است.
منبع: مطالعات افغانستان
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/15583
تگ ها: