در حالی که تنها سه روز از اجلاس لوی جرگه و درخواست این مجلس و شخص رئیس جمهوری کشور از امریکا مبنی بر عدم تجاوز و بمباران به خانههای مردم میگذشت، باردیگر بمبهای خون آشام امریکایی جان یک کودک مظلوم افغان را گرفت، قتلی که مثل گذشته تنها با معذرت خواستن مقامات امریکایی شاید پایان پذیرد! و احتمالاً قاتل آن کودک بعد از انجام آن عملیات نظامی، جشنی هم در پایگاه برگزار نموده باشد و دور از عذاب وجدان با سر کشیدن نوشیدنی شب را به خوبی سپری نموده باشد؛ اما وای از حال ملت رنجدیدۀ افغانستان به خصوص خانوادۀ کودک هلمندی که مطمئناً شب را تا به صبح با گریه به سر کردند. آنان حق دارند روزها را با گریه سپری کنند، چرا که غنچۀ باغ امید آنان به دست نااهلان پَرپَر شد. چرا که جگر گوشۀ آنان در خانۀ شان بدون هیچ دلیلی به شهادت رسید. خانوادۀ که تنها به دلجویی رئیس جمهورشان دل خوش کرده اند، آنها میدانند که از محکمهای قاتل امریکایی خبری نخواهد بود، به همین خاطر آنان منتظر محکمۀ آخرت میمانند. محکمهای که بیشتر از امریکایی قاتل، بعضی سیاستمداران داخلی به سزای اعملشان خواهند رسید؛ آنهائی که میخواهند برای امریکائیان مصئونیت قائل شوند، آنهائی که میخواهند اجازۀ ورود امریکائیان به منازل افغانان را به آنها بدهد، آنهایی که به بمباران خانههای هموطنانمان رضایت دارند. خانوادۀ داغدار هلمندی میداند که این عده در آخرت بیشتر از امریکائیان مؤاخذه خواهند شد. اینجاست که باید از رئیس جمهور کرزی به دلیل عدم امضای پیمان امنیتی قدردانی شود، زیرا با این اعمال امریکائیان دیگر جای برای بستن پیمان باقی نمی گذارند.
اما در این میان عدهای خود فروخته، به جای پشتیبانی از موقف رئیس جمهوری که اکنون به منافع ملت صحبت میکند، جانب اربابان خویش را گرفته و با چشم بسته خواهان امضای قرارداد میشوند. جالب است که در این میان بعضی از سیاستمدارانی که خود را از بزرگان جهاد و مقاومت میتراشند، به انتقاد از رئیس جمهور پرداخته و عدم امضای پیمان را بازی سیاسی خوانده اند.
باید از این عده سیاستمداران و کسانی که خود را روشنفکر میپندارند، پرسید که آیا شما میدانید داغ فرزند از دست دادن چگونه است؟ آیا شما احساس آن خانوادۀ هلمندی را درک میکنید؟ آیا میدانید همین خانوادهای داغ دیده و یا دیگر خانوادههای که داغ اشتباهات امریکائیان را لمس نموده اند، نظرشان راجع به پیمان امنیتی با امریکا چیست؟ خیر، مطمئناً شما هیچ یک از اینها را نمی دانید، چرا که فرزندان شما اگر در داخل کشور هم باشند در بهترین خانهها زندگی میکنند، برای مکتب رفتن شان موترهای بسیار مدل بالا در خدمت میباشد، تعطیلی شان در کشورهای خارجی به عیش و نوش میگذرد! در این حالت شما از درد خانوادۀ داغدار هلمندی چی میدانید؟!
واقعاً سخت ترین دورۀ زندگی آن خواهد بود که در کشورت یک خارجی اعضای خانواده ات را به قتل برساند و هیچ کسی هم قادر نباشد تا آن قاتل را به محکمه بکشاند. آیا این ذلت نیست؟ آیا فکر میکنید با اعطای مصئونیت به امریکائیان، آرامش به این کشور باز میگردد؟ آیا ملتی که در دهههای گذشته جان شان را برای آزادی فدا میکردند، اینک ذلت را بر عزت و آزادگی ترجیح میدهند؟ اگر تصور کنید که ملت افغانستان ذلت را میپذیرند، سخت در اشتباه رفته اید، و معلوم میشود که با این تصور، چشمان شما را پولهای خارجی کور و واقعیت بینی شما را از بین برده است. باید یاد آور شد که اگر احیاناً شما به امضای پیمان امنیتی و اعطای مصئونیت به امریکائیان هم موفق شوید، ملت افغانستان هر گز تسلیم این ذلت نخواهد شد. و مطمئن باشید که این پیمان راه حل آرامش در افغانستان نیست.
نویسنده: جواد سروری
سرمقاله شماره 171 روزنامه انصار
تاریخ: 1392/9/10
LINK: https://www.ansarpress.com/english/1322