مهندس محمود یادبودی
امام حسن مجتبی(ع) در روز عید فطر گروهی را دید كه مشغول بازی و خنده بودند پس در حالی كه به آنان اشاره میكرد به اصحاب خویش فرمود: خداوند عزّوجلّ ماه مبارك رمضان را میدان مسابقه برای بندگان خود قرار داده است تا با طاعت و عبادت خود برای رسیدن به رضوان و خشنودی خداوند از یكدیگر پیشی بگیرند. پس گروهی در این میدان تاختند و به خشنودی الهی فائز شدند و عدهای دیگر عقب افتادند و تقصیر كردند و زیان دیدند. شگفتا و بسیار شگفتا از كسی كه به خنده و بازی مشغول باشد در چنین روزی كه نیكوكاران در این روز پاداش مییابند و تقصیركاران زیان میبینند. به خدا قسم كه اگر حجاب از میان برخیزد و پرده كنار رود، بیتردید و حتما نیكوكار مشغول نیكوكاری خود شود و بدكردار گرفتار زشتكاری خود باشد. (من لایحضره الفقیه، جلد 1، ص 511)
همانطور كه ملاحظه میشود نگاه امام مجتبی(ع) به ماه مبارك رمضان و گذر از آن و رسیدن به عید فطر، همچون عرصه دنیا و گذر از آن و رسیدن به معاد است كه هر دو بازگشت است؛ یكی بازگشت به فطرت اولیه و دومی بازگشت به جایی كه بودهایم، آمدهایم و بازگشت میكنیم (معاد) "انالله و انا الیه راجعون". (بقره: 156)
امام حسن مجتبی(ع) میفرماید: ماه مبارك رمضان را خداوند میدان مسابقه قرار داد. یعنی سرعت خود را افزایش بدهید، از یكدیگر سبقت بگیرید تا وقتی سوت پایان زده شد آنجا رسیده باشید، كه باید رسیده باشید و سرگرم بازیچهها و بیهودگیها نشوید كه شما را از رسیدن بازمیدارد.
ابزار كار را هم معرفی میكند و آن طاعت است، عبادتی كه به اطاعت ختم شود. عبادتی كه به اطاعت و بندگی ختم نشود راهگشا نیست، پیش برنده نیست، خودش حجاب است و رشدی ندارد.
عبادتی به اطاعت و بندگی ختم میشود كه همراه تفكر و تعقل باشد و چه زیبا فرمود رسول گرامی اسلام (ص) به امیرمومنان علی (ع) كه هرگاه دیدی مردم سرگرم عبادت زیاد هستند (علاوه بر تكالیف و واجبات) تو برای اینكه سرعت بگیری و جلو بزنی (سبقت) بیشتر تفكر كن. از فرمایش امام جواد(ع) این نتیجه گرفته میشود كه تفكری مثبت حتی اگر به عمل منجر نشود بهتر از این است كه بدن خود را به زحمت اندازی و عبادت كنی بدون تفكر. تفكر سالم از قلبی سالم تولید میشود، اگر قلب آلوده باشد حاصل خوبی به دست نمیآید. پس باید قلب را از آلودگیها پاك كرد و ابزار آن توبه است. توبه یكی از بهترین عبادات ماه مبارك رمضان است كه باعث سرعت و سبقت میشود و انسان را به فطرت اولیه برمیگرداند. چرا كه توبه نیز خود بازگشت است.
امام سجاد(ع) در دعای وداع با ماه مبارك رمضان چه زیبا این مهم را بیان میفرماید: "ای خدا! ما به درگاهت در روز فطر كه آن را برای اهل ایمان روز عید، و روز شادی قرار دادی و آن را برای مردم، روز اجتماع، روز تعاون و همیاری مقرر داشتی، توبه میكنیم از هر گناه كه مرتكب شدهایم و از هر زشتكاری كه پیش از این از ما سر زده و یا خیال بدی كه در دل پنهان داشتهایم، توبه كسی كه هرگز قصد رجوع به هیچ گناهی نكند و به هیچ خطا و ناروایی بازنگردد، توبه نصوح كه خالص و پاك از هر شك و ریب باشد؛ پس این توبه را از ما بپذیر و از ما خشنود باش و بر این توبه نصوح، ما را ثابت قدم و پایدار بدار." (فراز 52 از خطبه 45 صحیفه سجادیه)
با توبه است كه زمینه در ماه مبارك رمضان فراهم میشود كه از گرایشها و تعلقات مادی دوری كنیم یعنی ترك حیوانیت خویش كردن. با یك بررسی كوتاه درمییابیم تمام محدودیتهایی كه روزه فراهم میكند از نخوردن، نیاشامیدن و... تمامی، دوری از آداب حیوانی است و جهت دادن آن مقدار كه لازم است به سوی انسانیت و آنگاه است كه خواب روزهدار هم میشود عبادت، خوردن و آشامیدن در هنگام سحر و افطار او میشود عبادت و سایر امور مادی. چرا كه در جهت انسانیت به كار میرود و باز كردن این مطلب در این مقوله نمیگنجد و خود فضای دیگری میطلبد.
نتیجه اینكه با توبه زمینه تفكر سالم ایجاد میشود و عبادت را به اطاعت و بندگی تبدیل میكند و از آنجا كه سفر به فطرت اولیه صورت میگیرد كه انابه است كه انابه سفر برونشهری است. تا سفر درونشهری كه توبه است انجام نشود سفر برونشهری (انابه) محال است. باید من از منزل خود خارج شوم، خود را به سرحد خروج از شهر برسانم تا بتوانم از شهر خارج شوم و به شهر دیگری سفر كنم. بدون سفر درونشهری محال است كه سفر برونشهری انجام پذیرد.
پس با توبه است كه میتوان به انابه رسید و فضا را برای توبه نصوح آماده ساخت. حتی فكر بازگشت به آلودگیها را هم در سر نگنجانم و این حركت به سوی عصمت است كه حتی فكر گناه نیز در من ایجاد نشود. مگر هیچ گاه من فكر خوردن ظرفی پر از نجاست را میكنم؟ البته كه نه.
اگر گناه را یك آلودگی، سم و نجاست بدانم هرگز به آن نزدیك نخواهم شد و فكر انجام آن را هم نخواهم كرد و این حركت به سوی عصمت است.
و اینك به مقایسه فرمایش امام مجتبی(ع) در ارتباط با (ماه مبارك رمضان و رسیدن به قیامت) از زبان قرآن بپردازیم؛
بنا به فرمایش امام مجتبی(ع) ماه مبارك رمضان با توجه به محدودیتهایش از نخوردن و نیاشامیدن، دوری از امیال حیوانی و... در واقع دوری از طبیعتگرایی و مادیگرایی و بازگشت به فطرت اولیه انسان است. هر چه از طبیعتگرایی دورتر شویم به فطرت اولیه نزدیكتر میشویم. یعنی امساك از همه آلودگیها، امساكی كه افطار ندارد، روزه بدون افطار. اگر روزه یك سحری دارد و در آن هنگام خوردن و آشامیدن آزاد است و سپس ممنوع میشود و باید امساك كرد تا وقت افطار كه مجددا خوردن و آشامیدن و... از محدودیت خارج میشود، اما آنچه انسان را به فطرت خود میبرد امساك دارد ولی افطار ندارد، یعنی حال كه تصمیم گرفتی و نور یقظه در تو ایجاد شد و توبه كردی كه دیگر گرد گناه نگردی و استغفار كردی از همه گناهانت، هر آنچه تو را از خدا دور میكرد، از آنها امساك نمودی، دیگر حق نداری افطار كنی و شروع به تكرار و بازگشت به آلودگی نمایی. این روزه باید بدون افطار باشد و میشود بازگشت به فطرت اولیه.
حالا عید فطر كه میشود من جشن تولد میگیرم به مناسبت بیدار شدن از خواب غفلت، به مناسبت رسیدن به حیات مجدد و... این بود رابطه ماه مبارك رمضان و عید فطر؛ اما رابطه دنیا و معاد؛ ما یك سفر در پیش داریم. هر سفری بازگشتی دارد ولی این سفر بازگشت ندارد. مگر میشود؟ این یك قاعده عقلانی است كه وقتی كسی سفر میرود برمیگردد، نتیجه اینكه بله همین طور است و این سفر بازگشت از سفر است؛ "انالله و انا الیه راجعون" یعنی ما از سوی خدا آمدهایم (سفر كردهایم) و در حال برگشت به سوی خدا هستیم. (بازگشت از سفر). ما از نزد خدا سفری كردهایم به دنیا؛ دورهای طی میكنیم با اختیار و سپس برمیگردیم (معاد) و این دنیا همانند ماه مبارك رمضان است، برای سازندگی است، برای شدن است. همانطور كه آنجا بایستی امساك میكردم، اینجا نیز بایستی پرهیز كنم و تقوا پیشه كنم تا بازگشت موفقی داشته باشم. در اینجا بایستی دست از بیهودگیها، لهو و لعب و بازیچهها بردارم كه اینها همه تولید بیماری نموده و قلب مرا آلوده و بیمار میكند. بایستی از همه اینها نه تنها دوری كنم (پرهیز) بلكه تقوا پیشه كنم و به یقین برسم تا با قلبی سلیم به پیشگاه خداوند برسم و در این راه باید سرعت خود را زیاد كنم و سبقت بگیرم كه نشانه اشتیاق رسیدن به لقاءالله است. و اینك توضیح مختصری در خصوص مطالب فوق با اشاره به آیات مربوطه، بیان میشود؛"و ما الحیوه الدنیا الا لعب و لهو و للدار الآخره خیر للذین یتقون أفلا تعقلون" و زندگی دنیا جز لهو و لعب چیزی نیست و هر آینه خانه آخرت بهتر است برای كسانی كه تقوا را پیشه خود میسازند. آیا باز هم تعقل نمیكنیم؟ (سوره انعام، آیه 32) توضیح اینكه در آیه 31 همین سوره اشاره به هدف نهایی میكند كه لقاءالله است. "قد خسرالذین كذبوا بلقاء الله. "كسانی كه لقای خدا را دروغ شمردند قطعا زیان كردند و چون رستاخیز ناگهان بر آنها درآید، گویند:ای دریغ بر ما از آن كوتاهی كه در دنیا كردیم و اینان باز گناهان خود را به دوش میكشند، وه، چه بد باری میكشند.
" كسانی در دنیا زندگی خود را به جای اینكه خرج آخرت و سفر به سوی ابدیت كنند و از آن برای این سفر طولانی كه توشهای عظیم میخواهد، استفاده كنند، صرف خوشگذرانیهای موقت و بیارزش دنیایی میكنند و لقاء حق را دروغ میشمارند و به زودی پشیمان میشوند ولی این حسرت سودی به حال آنان ندارد چون زمان تلاش و كوشش و توشهبرداری تمام شده است و اینان به جای اینكه تفكر كنند و پی به اهمیت سفر ببرند و توشهای برداشت نمایند و با سلاح تقوا و تفكر به خودسازی بپردازند، در پی لهو و لعب و بیهودگی بودند در صورتی كه اگر تفكر نموده و تقوا پیشه میكردند، حتی سرعت خود را بیشتر نموده و از یكدیگر سبقت میگرفتند، چنانچه پیامبر گرامی (ص) به علی (ع) فرمودند: "یا علی هرگاه دیدی مردم سرگرم عبادتند تو تفكر كن و بیشتر فكر كن تا با سرعت بیشتر از دیگران سبقت بگیری." این تفكر است كه باعث میشود آدمی از تعلقات دنیایی، خود را دور كند و با پوشیدن لباس تقوا خود را از هر گونه آلودگی حفظ كند.
چرا كه هرچند عبادت فراوان كنی ولی وابسته به تعلقات دنیایی باشی، برای تو میشود ترمز، سرعت تو را میگیرد و چه بسا باعث توقف یا عقبگرد هم بشود. چنانچه ابلیس با همه عباداتش نه تنها متوقف شد بلكه عقبگرد هم كرد.
مولا علی(ع) میفرماید: "اگر امروزت با دیروز یكی باشد مغبون شدهای و ضرر كردهای و اگر دیروزت بهتر از امروزت باشد ملعونی، یعنی دور از رحمت خدا شدهای." قرآن در مورد كسانی كه از تعلقات دنیایی جدا میشوند و شرك نمیورزند و به تمامی آیات الهی ایمان دارند و از بیم پروردگارشان ترسانند كه مبادا با وابستگیها از خدایشان دور شوند و از مال و جان و فرزندان و تمامی تعلقات خود در راه خدا میگذرند، میفرماید: "اولئك یسارعون فی الخیرات و هم لها سابقون" چنین كسانی در خیرات شتاب نموده بدان سبقت میگیرند.
(سوره مومنون، آیه 61) و اینان كسانی هستند كه پی بردهاند زندگی دنیا جز بازیچه و سرگرمی نیست. "وما هذه الحیوه الدنیا الا لهو و لعب و ان الدار الآخره لهی الحیوان لو كانوا یعلمون" و زندگی این دنیا جز سرگرمی و بازیچه نیست و حیات حقیقی همانا سرای آخرت است؛ اگر میدانستند. (سوره عنكبوت، آیه 64)
با این تفكر است كه میتوان از دنیا پلی ساخت برای عبور با سرعت و سبقت از دیگران جهت رسیدن به لقاءالله. به عبارت دیگر دنیا سكوی پرواز است به سوی انسانیت. وقتی انسان شدی حضور خداوند متعال را حس میكنی و خدایی را عبادت میكنی كه به قول مولا علی(ع)، او را میبینی.
اینجاست كه فرد از هر بیماری و آلودگی و تعلقات مادی دور شده و با قلبی سالم به سوی حق میشتابد، چرا كه آنجا چیزی جز قلب سالم به كار نمیآید.
"یوم لاینفع مال و لابنون الا من اتی الله بقلب سلیم" روزی كه نه مال سود میدهد و نه فرزندان، مگر كسی كه دلی پاك و سالم به پیشگاه خدا بیاورد. (سوره شعراء، آیه 88)امام علی(ع) میفرماید: "آگاه باشید! دنیا روی گردانده و فنای خویش اعلام داشته و سرای آخرت روی آورده و طلایه آن آشكار گردیده است و آگاه باشید كه امروز میدان تلاش و مسابقه است و فردای قیامت هنگام جایزه.
آگاه باشید كه جایزه برندگان، بهشت است و پایان عقبماندگان، دوزخ خواهد بود..." (تحفالعقول) پس این رابطه دنیا و آخرت است كه میتواند سكوی پرواز باشد به سوی بهشت خدا و رسیدن به خود خدا یا میتواند سقوط در جهنم باشد و دوری از خدا. چنانچه امام حسن مجتبی(ع) هم فرمودند: "ماه مبارك رمضان و گوش دادن به فرمان الهی و میهمان واقعی بودن در پایان میتواند جشن رسیدن عید فطر و به فطرت اولیه باشد.
" بیتوجهی به ثمرات رمضان و چسبیدن به مادیات و تعلقات دنیایی، دوری بیشتر از فطرت اولیه است.